" هزینه فرهنگی بخش اول"
هزینه فرهنگی
" هزینه فرهنگی بخش اول"
برپایه باور بسیاری ، کارها و فعالیتهای فرهنگی در زمره فعالیت های هزینه بر به شمار می آیند ، اما این موضوع شامل همه فعالیت ها و عرصه های فرهنگی نمی شود . بسیاری از فعالیتهای فرهنگی تنها انگیزه و اراده می طلبد و هزینه ای در پی ندارد . در زمینه فعالیت های هزینه بر فرهنگی هم دو نگاه می تواند و جود داشته باشد که در زیر به آنها می پردازیم .
نگاه اول : بخش های فرهنگی تنها هزینه بری دارند و خیلی از این هزینه ها بازخوردهای معین و مشخصی در فرآیند های اداری و اجتماعی ندارند.
نگاه دوم : آنچه را که در بخش های فرهنگی هزینه می کنیم را هرگز نبایدهزینه به شمار آورد ؛ بلکه نوعی سرمایه گذاری است که در آینده ما را از بسیاری هزینه ها و پرداخت های گزاف دیگر بی نیاز می سازد .
در سازمانهایی که از نگاه اول برخوردار ند رخ دادهایی به ترتیب زیر را شاهد هستیم :
1-هرگاه که قرار است برای بخش های فرهنگی هزینه ای شود ، چون اراده و انگیزه ای وجود ندارد ، پرداخت این هزینه ها معمولا با تاخیر ، بی میلی و پس از گذر از مسیرهای پر پیچ و خم اداری صورت می گیرد .
2-اگر در سازمان ها ، بودجه ای برای هزینه های فرهنگی پیش بینی شده باشد ، اختصاص این بودجه در اولویت آخر قرار دارد؛ به شرطی که در دیگر بخش ها و حوزه ها کمبودی وجود نداشته باشد ، با هزار منت ، پرداختی هم برای فعالیتهای فرهنگی انجام می شود .
3-در سازمانهایی هم که بودجه ای برای فعالیتهای فرهنگی پیش بینی نشده ، تا ضرورت و اجباری برای بخش فرهنگی پیش نیاید ، پرداختی صورت نمی گیرد .
4-در این گونه سازمان ها کارکنان بخش فرهنگی ، از پایین ترین مرتبه و جایگاه اداری برخوردارند .
5-در این گونه سازمانها ، بی مصرف ترین و ضعیف ترین افراد در بخش فرهنگی به کار گرفته می شوند .
6-نگاه مدیران و کارکنان سازمان به متصدیان بخش فرهنگی ، نگاهی تحقیر آمیز و گاه طلب کارانه است .
7-کارکنان بخش فرهنگی ، براساس نگاه موجود ، در وقت ضرورت ، در بخش های مختلف اداری به کار گرفته می شوند ، هر جا نیرو کم است ، اولین نگاه به سوی کارکنان بخش فرهنگی متمایل می شود .
در سازمان هایی که هزینه های فرهنگی را نوعی سرمایه گذاری تلقی می کنند نیز آثاری مشاهده می شود که مهمترین آنها به ترتیب زیر است :
1-مدیران و کارکنان فرهنگی از جایگاه ویژه ای برخوردارند ، در همه سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های سازمانی ، ضرورت و حضور و بهره مندی از اندیشه و تفکر آنان احساس می شود .
2-برپایه یک برنامه ریزی منسجم ، دقیق و مبتنی بر نیازهای فرهنگی ، بودجه مورد نیاز پیش بینی و در مراحل مختلف بی هیچ دغدغه ای ، پرداخت می شود .
3-در مواقع ضروری ، هیچ دست درازی به بودجه فرهنگی صورت نمی گیرد و سعی می شود ، کاستی ها از محل های بودجه ای دیگر تامین شود .
4-کارگزاران بخش فرهنگی ، در زمره فعال ترین و کارآمد ترین نیروهای مجموعه به حساب می آیند و همواره مورد احترام ویژه قرار می گیرند .
5-کارگزاران دیگر بخش های سازمانی ، بخش مهمی از عملکرد مطلوب سازمانی خود را ، مدیون فعالیتها و تلاشهای بخش فرهنگی می دانند .
متاسفانه در کشورما در یک نگاه کلان و کلی به بخش عمده ای از سازمانها ، نهاد ها و ... متوجه می شویم که آنچه در نگرش غالب مدیران این مجموعه ها دیده می شود ، مبتنی بر نگاه اول است .
در این زمینه برای روشن شدن هر چه بیشتر مطلب ، سازمانها را از منظر ماموریتهای سازمانی و نسبت آنها با مقوله فرهنگ ، در قالب های گوناگونی ، شامل گروه های زیر ، طبقه بندی نماییم .
1-دستگاه هایی که جوهره اصلی فعالیت و ماموریت ذاتی آنها ، گسترش و تعمیق مبانی فرهنگی ، در ابعاد جلوه های گوناگون آن است مانند : وزارت فرهنگی و ارشاد اسلامی
2-دستگاه های علمی ، آموزشی و پژوهشی که فرهنگ مقصد اصلی و زیر بنای اساسی ، سایر ماموریتها و فعالیت های آنهاست . در این دستگاه ها توسعه علم ، آموزش و پژوهش زمانی به تحقق می رسد که بسترهای فرهنگی به خوبی فراهم شده باشد . دانشگاه ها و کلیه مراکز علمی و آموزشی کشور در این بخش قرار می گیرند .
3-دستگاه های فرهنگی با ماموریت های ویژه در عرصه های تبلیغی ، رسانه ای ، دینی ، ادبی ، هنری ، اجتماعی ، ملی مانند : سازمان تبلیغات اسلامی ، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ، صدا و سیما ، حوزه های علمیه ، فرهنگستان ها ، بنیاد های فرهنگی ... ، مجمع جهانی اهل سنت ، مرکز جهانی تقویت مذاهب ، مرکز جهانی علوم اسلامی و ...
4-دستگاه هایی که یا ماموریت ویژه آنها برآوردن نیاز ها و امکانات زیستی و رفاهی مردم است ولی در این مسیر ، در سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های خود باید پیوست فرهنگی داشته باشند و فعالیت های خود را با معیارها و هنجارها ی فرهنگی منطبق نمایند . در این گروه دستگاه هایی ، نظیر وزارت راه و شهرسازی ، وزارت صنعت و معدن کشور ، تجارت ، وزارت کار و رفاه اجتماعی ...
5-سایر دستگاه های حقوقی ، سیاسی ، امنیتی ، اطلاعاتی ، نظیر وزارت کار ، وزارت کشور ، وزارت اطلاعات ، قوه قضائیه ، وزارت کشور و ... که در تحقق اهدافشان توجه به معیارها و مبانی فرهنگی باید در اولویت قرارگیرد .
با توجه به تقسیم بندی صورت گرفته ، نظر می رسد که مجموعه دستگاه ها ، ماموریت ها و رویکرد های گوناگون را می توان به دو بخش کلی تقسیم کرد :
الف : دستگاه های فرهنگ ساز : وظیفه ایجاد و پرورش و نهادینه سازی مبانی فرهنگی را بر عهده دارند مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، دستگاه ها و مراکز علمی و آموزشی کشور ... و همه دستگاه هایی که در بند (1-3) قرار می گیرند .
ب : دستگاه های فرهنگ پرداز : دستگاه هایی که در بندهای (4 و 5 ) از آنها نام بردیم دستگاه های فرهنگ پرداز هستند . یعنی در ماموریت هایشان باید به هنجارها و مبانی فرهنگی توجه کرده و در امور گوناگون پردازش نمایند .
شاید بتوان میزان انتظار فرهنگی برخی دستگاه های فرهنگ پرداز ، که وظیفه مستقیم در فرهنگ سازی ندارند ، و وظایفشان به گونه ای پردازشی ، پیوستی و غیر مستقیم است را کاهش داد ، اما در فعالیتهای فرهنگی دستگاه هایی مانند دانشگاه ها که وظیفه مستقیم در فرهنگ سازی دارند را چگونه می توان نادیده گرفت و نسبت به مسائل فرهنگی آنها حساسیت نداشت و عملکرد آنها را در این بخش در نظر نیاورد .
در بخش های آینده این گفتار بر آنیم تا با تقسیم بندی فعالیت های فرهنگی دانشگاه ها در ذیل دو عنوان فعالیتهای هزینه محور و فعالیت های انگیزه و اراده محور ، و تحلیل آنها موضوع مهم هزینه فرهنگی پی بگیریم .
نویسنده : علیرضا صالحی
مشاور فرهنگی دانشگاه فنی و حرفه ای