در حال بارگذاری ...

فرازی به مناسبت بعثت رسول خاتم ، محمد مصطفی ( ص)

نویسنده : دکتر علیرضا صالحی

بعثت رسول خاتم محمد مصطفی (ص) آغازی برای حیات دوبارۀ عالم بشریت است .

پیامبران پیش از او جملگی با معجزه ای پای در وادی رسالت نهاده اند . حضرت موسی ( ع) با عصای معجره گر حضرت عیسی ( ع) با دم مسیحایی و دستان احیاگرش و اما پیامبر اعظم ( ص) با معجزه ای متفاوت آمده است که نه عصایش اژدها می شود و نه نفسش مرده زنده می کند نه دستانش بیماران را شفا می دهد . معجزۀ او بیان است که : " ان من البیان لسحرا " . اساساً اعجاز هر یک از پیامبران آسمانی با واقعیات عصر و زمانی که آنان در آن می زیسته اند تناسب داشته است . مثلاً در زمان حضرت موسی (ع) آنچه موجب شگفت زدگی و تحّیر مردم می شد ، اعمال و کردار های جادوگران و ساحرانی بود که با ترفند ها و شعبده های خود کارهای متحّیر العقول انجام می دادند . به همین خاطر هنگامی که در مجلس فرعون ، آنان شعبده هایشان را آشکار می سازند خداوند به موسی ( ع) وحی میکند که ای موسی : ألق عصاک . عصای خود را بیفکن . ناگهان این عصا به صورت ماری در می آید و همه وسایل دروغین ساحران را بر می گیرد و سحر ساحران را باطل می سازد ( سورۀ اعرف ، آیات 103 تا 120 ) . در زمان حضرت عیسی (ع) نیز طب جالینوسی به اوج خود رسیده بود و طبیبان بیشترین شگفتی ها را در انظار و دیدگان مردم خلق می کردند . از هیمن رو معجزات حضرت عیسی (ع) بیشتر از جنس طبابت است . مرده زنده می کند ، کور مادر زاد را بینا می کند و بیماری برص را شفا می دهد . "و ابری ء الا کمه و الابرص" ( آل عمران /49) .در زمان بعثت پیامبر (ص) ، نه شعبده های ساحران عهد موسی جلوه های شگفتی و عجز را در ذهن مردم پدیدار می ساخت و نه اعجاب آفرینی های طبیبان عهد عیسی (ع) ، بلکه آنچه بیشترین عظمت را در نظر مردم ایجاد می کرد و مایه فخر و مباهات می گردید بیان بود . در مکّه بازار بزرگی بود که در هر سال یکماه پر ازدحام و هیجان بود و خرید و فروش فراوان در آن صورت می گرفت و به سوق عکاظ معروف بود . در سوق عکاظهر سال شاعران و سخن سرایان بزرگ قبایل عرب گرد هم می آمدند و شعر می خواندند و به یکدیگر فخر و مباهات می فروختند . شاعران در این زمان جایگاه ویژه ای در نزد مردم داشتند و بیان و زبان شاعرانه آنان موجب شگفتی و اعجاب مردم می گردید . از همین رو معجزۀ پیامبر خاتم از جنس بیان بود ، بیانی آسمانی ، که وقتی آیات آن به گوش مردم می رسید ، ناخود آگاه تحت تاثیر قرار می گرفتند و در می یافتند که این بیان هرگز با شعر و کلام بزرگترین شاعران و سخن پردازان عرب قابل جمع نیست و از جنس دیگر است . از همین رو سران کفار به مردم می گفتند که ، نعوذ بالّله پیامبر (ص) ساحر است ؛ پس از شنیدن کلام او پرهیز کنید و پنبه بر گوشهایتان بگذارید . جلوه های عظمت قرآن کریم و جلوه های اعجاز این کتاب آسمانی شریف ، آنقدر گسترده و بی انتهاست که سالها پس از نزول آیات وحی ، با وجود مجموعه بزرگی از تفاسیر و کتابهایی که به بیان ابعاد گوناگون اعجاز قرآن کریم پرداخته اند ، هنوز به اندازۀ قطره ای از دریای بیکرانه عظمت و اعجاز بیان الهی فهم نگردیده و برکام تشنۀ ما انسانها نرسیده است . معجزات قرآن کریم تا قیامت در حرکت و جلوه گری و پدیداری است ؛ هر لحظه نقش تازه ای می زند و هرگز به نهایت و تمامی نمی رسد . قرآن برترین جلوۀ اعجاز های آسمانی و مجال تجلّی حالات همه انبیای الهی است . از حقیقت و عظمت آیات الهی بهره مند نمی شوند مگر کسانی که به حق ، قرآن را ملجا و پناهگاه واقعی خود یافته و به مأمن استوار قرآن حق پناهنده شوند .

 

 هست قرآن حالهای انبیاء                                                             ماهیان بحر پاک کبریا

چون تو در قرآن حق بگریختی                                                          باروان انبیا آمیختی  

 ( مثنوی معنوی )